به گزارش نبض تجارت و به نقل از روابط عمومی بانک قرضالحسنه مهر ایران، هر چند الگوی کلاسیک بانکداري در كشور ما عبارت است از جمعآوري منابع خرد و پرداخت تسهيلات كلان و بانكها بهطور كلي علاقه كمتري به پرداخت تسهيلات خرد دارند، اما بانك مهر ايران كاملاً در حوزه بانكداري خرد فعاليت ميكند و اساساً پرداخت تسهيلات كلان در اين بانك موضوعيتي ندارد. هر چند تعداد تسهيلات پرداختي بانك مهر ايران عدد چشمگيري است، اما اين بانك پايينترين نسبت مطالبات را در بين بانكهاي كشور دارد؛ عددي كه حتي نسبت به خيلي از بانكهاي خارجي نيز بينظير است. دكتر مرتضي اكبري، مديرعامل بانك مهر ايران در اين رابطه ميگويد: «نكته جالب درباره بانك قرض الحسنه مهر ايران، نسبت پايين مطالبات است. در طول سالهاي گذشته معوقات ما زير يك درصد بوده و اين براي بانك مهر ايران يك دستاورد بزرگ است. تمام تلاش بانك اين است كه همواره بتواند اين نسبت را زير يك درصد نگه دارد.» اكبري در رابطه با چالشهاي پيش رو براي بسط قرضالحسنه كشور نيز اينطور اظهار ميكند: «تورم براي قرضالحسنه آفت است. تا زماني كه تورم در كشور وجود داشته باشد، نميتوانيم انتظار داشته باشيم كه بحث قرضالحسنه در جامعه گسترش يافته و اعتماد مردم به آن جلب شود. اين به خود فرهنگ قرض الحسنه ربطي ندارد و به اقتصاد ما مربوط است. بايد به سمتي برويم كه تورم بهتدريج تكرقمي شود. آن زمان ميتوان انتظار داشت كه حجم بالاي منابع كشور به سمت قرضالحسنه سوق پيدا كند. لازمه ترويج فرهنگ قرضالحسنه كنترل تورم است.»
با این پرسش آغاز کنیم که اساساً جامعه ما از بُعد فرهنگی چه وضعیتي در استفاده از عقد قرضالحسنه دارد و اين موضوع در بين آحاد جامعه تا چه حد نهادينه شده است؟
قرضالحسنه در ذات و اعتقادات مردم ایران نهفته است و بحث فرهنگ قرضالحسنه از گذشته در بین مردم بازار وجود داشته است. این موضوع هنوز هم تداوم دارد و شاهد رشد آن هستیم و صندوقهايي مثل صندوقهاي خانوادگي و محلي مبتني بر اعتماد و براي رفع نيازهاي ضروري مردم شکل گرفتهاند. اين صندوقها ميتواند کمک خوبي براي خانوادهها باشد، در زماني که دچار كسري پولي ميشوند و نياز است كه بخشي از نيازهايشان را فوراً برطرف كنند. البته اين موضوع كه در ۴۰ سال گذشته فرهنگ قرضالحسنه از باب حاكميتي و اداري و همچنين از اين نظر كه قرضالحسنه عقدي است كه پايه شرعي و اسلامي دارد چقدر توانسته در ساختار قانوني كشور گسترش پيدا كند، جاي پرسش است. فرهنگ قرضالحسنه در اين حوزه خيلي نتوانسته موفقيتآميز باشد. دليلش هم به اين موضوع بر ميگردد كه شرايط تورمي بر اقتصاد كشور حاكم بوده و نرخ سود بانكي كه قاعدتاً مبتني بر تورم تعريف ميشود، به بسياري از مردم اين اجازه را نميداده است كه منابع خود را بهصورت قرضالحسنه در اختيار بانكها قرار دهند. يعني علت اين نيست كه مردم به قرضالحسنه اعتقاد نداشتهاند، بلكه اين مسئله را نيز بايد نظر گرفت كه در فرهنگ قرضالحسنه گفته شده سود نگيريد، اما معنايش اين نيست كه زيان هم بدهيد. زماني كه نرخ تورم در كشور ما ۲۰ تا ۳۰ درصد است، مفهومش اين است كه اگر فردي پولي را قرض دهد و سودي هم نگيرد، در انتها ۲۰ تا ۳۰ درصد ضرر كرده است. همين موضوع از نظر ساختاري باعث شده كه فرهنگ قرضالحسنه در سطح كلان گسترش پيدا نكند.
موضوع بعدی هم به قوانین ما بر میگردد و اینکه قوانين تا چه حد از اين موضوع حمايت کردهاند. اگر به قوانيني که هر ساله تدوين ميشوند دقت کنيد، در بودجه فقط تكليف در بحث قرضالحسنه تعريف ميشود و هيچ قانوني به طور شفاف مطرح نميكند كه براي افزايش منابع قرضالحسنه چه بايد كرد تا مردم به بانكهاي قرضالحسنه روي بياورند و عقد قرضالحسنه در بانكهاي كشور گسترش پيدا كند. از اين جهت ما مشكل اساسي در قوانين خود داريم كه اين قوانين يكطرفه تعريف ميشوند و فقط بخش تسهيلات و تكاليفي كه بر دوش بانكهاي كشور در اعطاي تسهيلات قرضالحسنه است، در نظر گرفته ميشود. قوانين در رابطه با طرف ديگر قضيه كه منابع قرضالحسنه است، بايد جنبه حمايتي پيدا كند. براي نمونه بخشي از گردش حسابهاي دولتي بايد در قالب قرضالحسنه قرار گيرد و اجازه دهند كه ما بتوانيم از گردش حسابهاي دولتي، تسهيلات قرضالحسنه پرداخت كنيم. بخشي از قوانين بايد به سمت تشويق مردم به پسانداز قرضالحسنه برود و از طريق تشويقهاي معنوي و غيرمادي بتوانيم مزايا و امكاناتي براي كساني فراهم كنيم كه پول خود را به صورت قرضالحسنه در اختيار بانكها ميگذارند. اين مسائلي است كه كمتر در قوانين ما در نظر گرفته شده است.
مشکل آخر هم که به منابع قرضالحسنه ارتباط پیدا میکند، رفتار بانکهای كشور در بحث قرضالحسنه است. شاید پرسيده شود چگونه بخشي از مردم حاضر ميشوند به صندوقهاي محلي و خانوادگي اعتماد كنند، اما به نظام بانكي كشور براي پرداخت تسهيلات قرضالحسنه اعتماد نميكنند؟ اين به رفتار برخي بانكها برميگردد كه منابع قرضالحسنه را صرف پرداخت تسهيلاتي غير از قرضالحسنه كردهاند. مردم و كارشناسان گزارشاتي را كه در اين رابطه منتشر ميشود بررسي ميكنند و به اين جمع بندي ميرسند كه منابع قرضالحسنه صرف پرداخت تسهيلات قرضالحسنه در نظام بانكي نميشود. آحاد مردم هم اينگونه مطلع ميشوند و رويكردشان نسبت به اين موضوع عوض ميشود و به اين سمت ميروند كه اگر ميخواهند قرضالحسنهاي بدهند، خودشان با شناختي كه از افراد نيازمند دارند يا از طريق صندوقهاي خانوادگي و محلي اقدام كنند. در جايي هم كه بحث سرمايهگذاري است، منابعشان را به سمت بانكهاي تجاري ميبرند كه به آن سود اختصاص ميدهند. اينها باعث شده كه قدري بياعتمادي به نظام بانكي در حوزه قرضالحسنه وجود داشته باشد.
به صندوقهای قرضالحسنه اشاره کردید؛ در حال حاضر ۶۰۰۰ صندوق قرضالحسنه در کشور داریم که تقریباً ۱۰۰۰ صندوق تحت نظارت سازمان اقتصاد اسلامي است. در ابتداي دهه ۱۳۸۰ اين صندوقها مشکلاتي ايجاد كردند و نتوانستند به تعهدات خود عمل كنند. با عنايت به اين تجربه آيا معتقديد كه اين صندوقها در دو بانك تخصصي قرضالحسنه ادغام شوند يا يك بانك جديد قرضالحسنه تأسيس شود يا اينكه كارويژه اينها متفاوت است و بايد به همين صورت فعاليت كنند، اما نظارت بر آنها تشديد شود؟
یکی از از مشکلاتی که در بحث صندوقهای قرضالحسنه وجود دارد، نظارت بر رفتار مديران صندوقهاي قرضالحسنه است. هنگامي که تعداد صندوقها زياد ميشود، نميتوانيم انتظار داشته باشيم كه بانك مركزي همان نظارتي را كه بر نظام بانكي در پرداخت و دريافت منابع قرضالحسنه و ساير منابع دارد، بتواند نسبت به صندوقهاي قرضالحسنه داشته باشد. با تعداد كارمنداني كه در بانك مركزي وجود دارد و اينكه بسياري از آنها امكان وصل شدن به سامانههاي يكپارچه بانكي را ندارند، قاعدتاً كار نظارت بر اين ۶۰۰۰ صندوق بسيار سخت ميشود. اگر صندوقهاي قرضالحسنه بهدرستي اداره نشوند، كشور با بحراني مواجه ميشود كه ميتوان انتظار داشت مانند يك بمب عمل كند و مشكلات زيادي را به وجود آورد. كما اينكه تعدادي از مؤسسات مالي و اعتباري به دليل اينكه بانك مركزي نميتوانست بهخوبي بر آنها نظارت كند، با مشكلاتي روبهرو شدند. صندوقهاي قرضالحسنه نيز قطعاً همين مشكلات را دارند و اگر از طرف بانك مركزي بر آنها نظارت نشود، هر لحظه ميتوانند بحرانساز باشند. اما به دليل اينكه اين صندوقها كوچكند و بيشتر بر مبناي اعتماد كار كردهاند و اين اعتماد هنوز در جامعه وجود دارد، با مشكل جدي مواجه نشدهاند. آن دستهاي هم كه با مشكل مواجه شدند، با ادغام در بانكهاي قرضالحسنه و پذيرش مسئوليتشان به وسيله بانكهاي قرضالحسنه مشكلشان مرتفع شد. با اين حال چنين كاري در سطح كوچك امكانپذير است و اگر بحران در سطح بزرگتري اتفاق بيفتد، بانكهاي قرضالحسنه و بانك مركزي ديگر نميتوانند آنها را پوشش دهند و اين مسئله ميتواند بياعتمادي را نسبت به بانكهاي قرضالحسنه در مردم ايجاد كند.
قاعدتاً باید اینصندوقها را سازماندهی کرد، اما انتظار نداریم که همه صندوقهاي قرضالحسنه کوچک و محلي در بانكهاي قرضالحسنه ادغام شوند، زيرا اين موضوع امكانپذير نيست. با اين حال نظاممند و ساختارمند كردن آنها، نظارت گستردهتر بانك مركزي و وصل شدن سامانههاي آنها به سامانههاي بانك مركزي كه ميتواند زمينه نظارت بيشتري را فراهم كند، ميتواند در اولويت قرار گيرد.
همچنین لازم است برای صندوقهایی که عملکرد مناسبي نداشتهاند، برنامهريزي صورت گيرد که ادغام يا جمعآوري شوند. تعداد صندوقهاي قرضالحسنه بايد محدودتر شود. به افزايش تعداد بانکهاي قرضالحسنه هم اعتقادي ندارم؛ چرا كه دو بانك قرضالحسنه در حال حاضر ظرفيت بلااستفاده زيادي دارند كه اگر اعتماد مردم به اين بانكها بيشتر شود، توانايي پرداخت تسهيلات توسط اين بانكها به شدت بالا ميرود. از طرف ديگر وقتي اسم بانك مطرح باشد، خيال مردم نيز راحتتر است. مردم وقتي سپردهاي را نزد بانك ميگذارند، از آنجايي كه ميدانند مديريت بانكها توسط بانك مركزي رصد ميشود و احتمال بحران براي بانكهاي قرضالحسنه نسبت به صندوقهاي قرضالحسنه بسيار كمتر است، بيشتر به آنها اعتماد ميكنند. پس كلمه بانك اعتماد ميآورد و اين اعتماد در بانكهاي قرضالحسنه نسبت به صندوقهاي قرضالحسنه بسيار بالاتر است.
نزدیک به ۵۰ سال است که بیماری بلندمدت تورم گریبان اقتصاد ما را گرفته و ما جزو معدود کشورهايي هستيم که تورم دو رقمي دارند. در اين شرايط براي جذب منابع و پرداخت تسهيلات قرضالحسنه چه بايد كرد؟
تورم برای قرضالحسنه آفت است. تا زمانی که تورم در کشور وجود داشته باشد، نمیتوانیم انتظار داشته باشيم که بحث قرضالحسنه در جامعه گسترش يافته و اعتماد مردم به آن جلب شود. اين به خود فرهنگ قرض الحسنه ربطي ندارد و به اقتصاد ما مربوط است. ما بايد به سمتي برويم که تورم بهتدريج تكرقمي شود. آن زمان ميتوان انتظار داشت كه حجم بالاي منابع كشور به سمت قرضالحسنه سوق پيدا كند. تورم نيز موضوعي نيست كه به بخشي از اقتصاد ربط داشته باشد و يك موضوع حاكميتي، سياسي و فرهنگي است. يعني عوامل مختلف دست به دست هم دادهاند و اين شرايط را ايجاد كردهاند. وظيفه كاهش تورم نيز صرفاً نميتواند بر عهده دولت باشد و حتي ميتواند به عهده مجلس يا قوه قضائيه باشد. اينها بايد با دولت كه مجري است و با سياستگذاريها و قوانيني كه مجلس تصويب ميكند، بتوانند آن را كنترل كنند. از طرف ديگر بخشي از تورمي كه در كشور وجود دارد، به تصميمات سياسي كه در حاكميت گرفته ميشود برميگردد. تا زماني كه تصميمات سياسي كشور به سمتي برود كه مشكلاتي را ايجاد كند، نميتوان انتظار داشت كه تورم پايين بيايد. پس بحث كاهش تورم به تصميمات سياسي، تصميمگيريهاي منطقي اقتصادي و رفتارهايي كه دولتمردان انجام ميدهند و بايد انجام دهند بر ميگردد. در كشوري كه تورم وجود دارد، بخشي از دعواهاي سياسي باعث ميشوند كه تورم از بين نرود و اين اوضاع را بدتر ميكند. لازمه ترويج فرهنگ قرضالحسنه كنترل تورم است.
بسیاری از مردم گردش حسابهای جاری بالايي در بانکهاي مختلف کشور دارند، بدون اينکه سودي به آنها تعلق گيرد. اگر گردش اين اشخاص حقيقي يا حقوقي نزد بانکهاي قرضالحسنه متمركز شود، در حوزه قرضالحسنه ميتوان اقدامات انقلابي براي پرداخت تسهيلات در سطح خرد انجام داد. ميتوان بخشي از نيازهاي معيشتي و حتي توانمندسازي و اشتغالهاي خرد را از طريق اين وامها برطرف كرد.
بهعنوان مدیرعامل نخستین و بزرگترین بانک قرض الحسنه کشور، بارزترین خدمت بانک قرضالحسنه مهر ايران را در چه ميبينيد؟
همانطور که از نام بانک پیداست بارزترین خصلت و ویژگی بانک قرضالحسنه، تسهيلات ارزان قيمت و بدون سود و با حداقل کارمزد است. اين بزرگترين خدمتي است كه يك بانك قرضالحسنه میتواند به آحاد مردم ارائه کند. در کنار این خدمت، تسهیل کردن فرآیندهاي دريافت و پرداخت از سوي بانک، ميتواند به عنوان يكي از ابزارهاي گسترش فرهنگ قرضالحسنه به شمار رود. اين موضوع در رابطه با بانكهاي قرضالحسنه صدق ميكند و صندوقهاي قرضالحسنه چنین ابزار پرداخت و دریافتی را به این شکل گسترده، وصل شدن به سامانه شتاب و ابزارهاي پرداخت و امکاناتي که در نظام بانکي وجود دارد، در اختيار ندارند. بنابراين ابزارهايي كه بانك قرضالحسنه دارد، در كنار تسهيلات قرضالحسنه با كارمزد حداقلي به عنوان يك مزيت و ويژگي خاص است كه بانكهاي قرضالحسنه را نسبت به بانکهای تجاری و همچنین نسبت به صندوقهای قرضالحسنه متمايز ميکند.
بانک مهر ایران تا این برهه از سال جاری چه میزان تسهيلات پرداخت کرده است؟
بانک قرضالحسنه مهر ایران از بدو تأسیس تا به حال تنها در حوزه پرداخت تسهیلات قرضالحسنه فعالیت کرده است و يکي از وجوه تمايزش تعداد تسهيلاتي بالايي است که به افراد مختلف پرداخته كرده است. در حال حاضر اين بانك حدود ۱۰ ميليون نفر سپردهگذار دارد. به تناسب حضور اين مشتريان بانك هم بايد تسهيلاتش را افزايش دهد. از زمان تأسيس بانك تا كنون حدود ۸ ميليون و ۸۰۰هزار نفر توانستهاند بالغ بر ۸۶۰هزار ميليارد ريال از تسهيلات بانك مهر بهرهمند شوند و اين عدد هر سال در حال رشد است. اين افتخار را داشتهايم كه در سال ۱۳۹۸ به ۲ ميليون و ۳۰۰ هزار نفر بالغ بر ۲۳۰هزار ميليارد ريال تسهيلات پرداخت كردهايم. تا اين برهه از سال جاري نيز اين عدد به ۳۰۰هزار ميليارد ريال رسيده است و تعداد تسهيلات پرداختي نيز ۱۰۰هزار فقره بيشتر شده است. در حقيقت به دليل تورم، مبالغ كوچك قرضالحسنه جاي خودشان را به رقمهاي بزرگتر دادهاند. به همين دليل از نظر مبلغ تسهيلات پرداختي رشد بسيار خوبي داشتهايم.
نکته جالب درباره بانک قرضالحسنه مهر ایران، نسبت پایین مطالبات است. در طول سالهای گذشته معوقات ما زير يک درصد بوده و اين براي بانک مهر ايران يك دستاورد بزرگ است. تمام تلاش بانك اين است كه همواره بتواند اين نسبت را زير يك درصد نگه دارد. كساني كه به بانكهاي قرضالحسنه علاقهمند هستند، بايد بدانند زماني بانكهاي قرضالحسنه ميتوانند موفق عمل كنند كه اين نسبت هميشه پايين باشد. به يك معنا بايد درصد وصول مطالباتشان بالاتر از ۹۹ درصد باشد تا بتوانند از محل وصول مطالبات به نيازمندان تسهيلات جديدي پرداخت كنند. هر چقدر نسبت مطالبات افزايش يابد، گردش و توان بانكهاي قرضالحسنه در اعطاي تسهيلات قرضالحسنه با مشكل بيشتري مواجه ميشود.
خوشبختانه در بانک مهر ایران برای اینکه بتوانیم خدمات بهتري به مشتريان خود ارائه دهيم، تعهداتمان را ايفا کنيم و نيازمندان جامعه را پوشش دهيم، از ابتدا تلاش کردهايم كه اين گردش هميشه بالا باشد و با پايين نگاه داشتن نسبت معوقات، خدمت بزرگ قرضالحسنه را به مردم توسعه دهيم. نسبت معوقات بانك در نظام بانكي بينالملل هم بينظير است و اين يكي از ويژگيهاي متمايز بانك مهر ايران به عنوان يك بانك قرضالحسنه نسبت به ساير بانكهاي كشور و نسبت به بسياري از بانكهاي خارجي است. مردم هم در اين زمينه با پرداخت به موقع اقساط وامهايشان، به دريافت وام توسط اشخاص ديگر كمك ميكنند.
تعداد کارکنان و شعب بانک قرضالحسنه مهر ایران نسبت به مشتریانش بسیار کم است. این چالشي است كه ميتوانست تراكم بالاي مشتريان در شعب را پيش بياورد، چگونه آن را برطرف كردهايد؟
از آنجایی که مبالغ تسهیلات پرداختی ما کوچک است، امکان دارد افراد تمايل نداشته باشند كه حسابهايشان را نزد اين بانك بياورند. مديران سابق بانك مهر ايران زحمات زيادي كشيدند تا بانك رشد كند، با اين حال يكي از كارهايي كه در دوره مديريت فعلي بانك اتفاق افتاده، اين است كه سرعت پرداخت وامهاي با مبلغ اندك را افزايش داديم. اين موضوع باعث برندسازي براي بانك مهر ايران ميشود و رضايت مشتريان نيز از اين بانك افزايش مييابد. به موقع پرداخت كردن وام رضايت نسبي ايجاد ميكند كه ميتواند به گسترش منابع بانكها كمك كند. ما تنها با تعداد ۳۰۰۰ كارمند و ۵۳۰ شعبه كار ميكنيم، اما بهطور متوسط هر سال حدود ۷۰ درصد رشد منابع داريم و بخشي از اين رشد به سرعت انجام كار مربوط ميشود. در سال ۱۳۹۵ با همين تعداد كارمند به حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰هزار نفر وام داده شده است و الآن با همان تعداد كارمند به دو ميليون و ۳۰۰هزار نفر وام ميدهيم كه از نظر مبلغ هم افزايش داشته است. يعني بدون اينكه به تعداد نيروي انساني اضافه كنيم، از ظرفيت موجودمان به نحو احسن استفاده كردهايم. در سالهاي اخير بانك تلاش كرده است بر روي بانكداري الكترونيكي و خدمات بهتر به مشتريان سرمايهگذاري كند. ويژگيهاي همراه بانك مهر ايران از اپليكيشن ساير بانكها بيشتر است. افتتاح حساب آنلاين و بخشي از پرداخت تسهيلات بانك مهر ايران روي همراه بانك انجام ميشود و تمام ويژگيهايي را نيز كه ديگر همراه بانكها دارند در اين نرمافزار وجود دارد. بانك مهر ايران براي اولين بار خدمت افتتاح حساب آنلاين را به مشتريان خود ارائه كرده است. احراز هويت سجام هم براي اولين بار در بانك مهر ايران انجام شد و اين نشان ميدهد كه بانك مهر ايران در حوزه بانكداري الكترونيكي پيشرو است كه اين باعث رضايت مشتريان ميشود.
بانک مهر ایران فعالیتهای گستردهای در حوزه توانمندسازي مددجويان نهادهاي حمايتي انجام داده و آنطور که در خبرها ميخواندم بيش از ۵۰۰هزار فقره تسهيلات به اين قشر پرداخت کردهايد. اين نگرش از کجا نشأت ميگيرد؟
از آنجایی که مبالغ وامهای قرضالحسنه اندک بود، بیشتر بهعنوان وامهاي رفع نيازهاي معيشت، درمان و ازدواج تعريف ميشد. با اين حال رويکرد اقتصادي کشور در سالهاي اخير به اين سمت رفت كه اگر از نظر اقتصادي قرار است موفق شويم، بايد از صنايع و اشتغالهاي خرد و خانگي حمايت كنيم. اين موضوع هم از نظر سياسي به نفع كشور است و هم از نظر اقتصادي ميتواند براي خانوارها اشتغال ايجاد كند و فشار بيكاري را بر مردم كمتر كند.
از طرف دیگر پرداخت وام با سود ۱۸ درصد برای اشتغالهای خرد نمیتواند به ايجاد شغل کمک کند و بهترين گزينه براي اين کار، وامهاي قرضالحسنه است كه كارمزد آن بين صفر تا ۴ درصد است. به همين دليل رويكرد بانك مهر ايران به سمت توانمندسازي مددجويان نهادهاي حمايتي و حمايت از اشتغالهاي خرد سوق پيدا كرد. با اين همه، بانك مهر ايران به تنهايي نميتواند بحث حمايت از اشتغالهاي خرد را پيش ببرد. بانك در اين زمينه بيشتر تأمين كننده مالي است. به همين دليل با مشاركت نهادهاي عمومي و حمايتي مثل كميته امداد امام خميني (ره)، بنياد بركت، بنياد مسكن و خيريني كه در اين حوزه كار ميكنند، در دو سال گذشته حدود ۵۰۰ هزار فقره تسهيلات از اين طريق پرداخته كه ارزش آن بالغ بر ۵۰هزار ميليارد ريال است. حدود ۴۰ درصد از تسهيلات بانك در حوزه اشتغالها و توسعه كسبوكارهاي موجود و خرد است. چهار سال پيش تنها ۱۰ درصد تسهيلات بانك مهر ايران به اين حوزه تخصيص پيدا ميكرد، اما اكنون به ۴۰ درصد رسيده كه عدد بزرگي است و البته به سرعت هم در حال گسترش است.